لیبرالیسم مقوله ای است که ایالات متحده آمریکا از دل آن توانست خود را بعنوان هژمون جهانی معرفی کند. کشوری که بعد از جنگ جهانی و در جریان آنارشیسم بین المللی که در این مدت به وجود آمده بود، توانست خود را بعنوان نظم دهنده جهانی و در نتیجه هژمون برتر معرفی کند.
کشوری که برای حدود نیمقرن یکی از ۲ قطب بزرگ جهان بود و برای دستکم حدود ۴۰ سال تنها ابرقدرت جهان محسوب میشد، حالا به سمتی میرود که به یکی از قدرتهای جهانی و چهبسا در آینده به یک قدرت منطقهای، تنزل یابد. حال سوال این است که این تغییر و تحول ماحصل چه پیامدهایی است و آیا قدرتهای نوظهور توانایی حفظ جایگاه خود در برابر آمریکا را دارند؟
اقتصاد آمریکا به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان تا چندی پیش نزدیک به ۴۰ درصد تولید ناخالص جهانی را داشت ولی امروز این اثرگذاری به کمتر از ۲۰ درصد رسیده و معنای آن این است که قدرتهای رقیب آمریکا در حال رشد هستند؛ یعنی اگر درگذشته فاصله قدرت اول جهان با قدرت دوم جهان بسیار زیاد بود امروز این فاصله بسیار کم است.
تا ۲۰ سال پیش اگر کشوری صحبت از این میکرد که میخواهد دلار را به چالش بکشد یا از تجارت کنار بگذارد، آمریکاییها در مدت کوتاهی موجباتی را به وجود میآوردند که در آن کشور کودتا رخ دهد یا حکومت آن کشور سرنگون شود. امروز دیگر در اقتصاد جهان چنین شرایطی وجود ندارد. بسیاری از کشورها مایلند دلار را کنار بگذارند و در تجارت با ارزهای دیگر مثل یورو، یوان و ارزهای محلی کار کنند، در حالی که امروز بریکس از ارز مشترک صحبت میکند. از دیدگاه اساتید اقتصادی امروز تلاش بسیاری از کشورها بویژه کشورهای عضو بریکس برای دلارزدایی از تجارت بینالملل و کاهش اتکا به دلار یک تغییر بزرگ است.
با کاهش نقش دلار افول آمریکا رقم خواهد خورد
قدرت آمریکا به ارزش دلار است. دلارزدایی از تجارت بینالملل سخت به قدرت آمریکا آسیب خواهد زد و آمریکا را به یکی از چند قدرت جهانی تنزل خواهد داد و حتی ممکن است این کشور را به قدرتی منطقهای تبدیل کند. باید به یاد داشته باشیم که دلارزدایی از تجارت بینالملل یک رخداد تدریجی است که در بلندمدت محقق میشود و اینگونه نیست که در مدت ۱۰ سال دلار از تجارت بینالملل به کلی حذف شود، چون کاهش ارزش دلار در کوتاهمدت و کنار رفتن آن از تجارت بینالملل به رقبای آمریکا نیز آسیب میرساند، زیرا حجم بزرگی از ذخایر ارزی رقبای آمریکا به دلار است.
ظهور بریکس و آثار آن بر دلار
چندی پیش نشریه لندپسترکا، درباره ظهور بریکس و آثار آن بر دلار نوشت: "ظهور گروه بریکس به عنوان یک بلوک تجاری مهم و اضافه شدن ۶ کشور دیگر از جمله عربستان و ایران به این گروه در نشست اخیر بریکس در آفریقا جنوبی، بسیاری از کارگزاران آمریکایی را نگران کرده که آیا این مساله به فروپاشی سلطه دلار در بازار جهانی نفت منجر خواهد شد یا نه؟"
برخی اقتصاددانان آمریکایی اعتقاد دارند پترودلارها هنوز برای آمریکا به عنوان یک اهرم فشار به حساب میآیند اما برخی دیگر از کارشناسان مالی آمریکایی میگویند در سالهای گذشته با شکلگرفتن جایگزینهای جدید، گمانهزنیهایی درباره افول دلارهای نفتی هم به وجود آمده است.
بریکس، با تشکیل یک اتحادیه فراقارهای، میتواند سلطه دلار را به چالش بکشد
سیدبهاءالدین حسینی، کارشناس اقتصاد، در گفتوگو با خبرنگار «وطن امروز» درباره اتحادیه بریکس و تأثیر آن بر سلطه دلار و رقابت با کشورهای توسعهیافته در تشکیل یک واحد پولی مجزا اظهار کرد: بریکس با تشکیل یک اتحادیه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراقارهای میتواند سلطه دلار را به چالش بکشد.
وی با اشاره به حجم اقتصادی قابل توجه کشورهای عضو بریکس در اقتصاد جهانی تأکید کرد: کشورهای عضو بریکس با تعامل و همکاری یکدیگر میتوانند به رشد اقتصادی بیشتر به دور از مزاحمتهای کشورهای توسعهیافته دست یابند.
حسینی با اشاره به تحریمهایی که برخی کشورهای بریکس توسط کشورهای توسعهیافته، بویژه آمریکا تحمل میکنند، گفت: عضویت در سازمان بریکس به کشورهای عضو فرصتی برای ناکارآمد کردن تحریمها میدهد و میتواند سهم بازار آنها را افزایش دهد.
این کارشناس همچنین به توسعه صادرات به عنوان یک راهبرد مهم در کشورهای عضو بریکس اشاره کرد و ادامه داد: موفقیتهای برخی کشورها مثل هند، چین، برزیل و روسیه در این زمینه نشان میدهد بریکس میتواند راهی برای رشد اقتصادی فراهم کند و سهم بریکس در اقتصاد جهانی را افزایش دهد تا سهم کشورهای توسعهیافته نظیر آمریکا کاهش یابد.
وی با اشاره به افول اقتصادی و سیاسی آمریکا گفت بر این باور است که اگر کشورهای جهان تعامل خود را با آمریکا به حداقل برسانند و با یکدیگر همکاری کنند، سهم بازار آمریکا کاهش و سهم کشورهای عضو بریکس در اقتصاد جهانی افزایش خواهد یافت.
کارشناسان اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس و اتاق ایران تاکنون بارها از جهات مختلف به بررسی مشارکت اقتصادی ایران در این پیمان بینالمللی پرداختهاند و نتایج بهدستآمده را در قالب گزارشی با عنوان «بانک توسعه جدید بریکس: ساختار، کارکرد و چشمانداز عضویت ایران در بریکس» در اختیار فعالان اقتصادی قرار دادهاند.
گسترش اقتصاد سیاسی و بیاثر کردن تحریمها در سایه پیمان بریکس
بر اساس این گزارش، از دیدگاه اقتصاددانان مشارکتکننده در این تحقیق، عضویت ایران در بریکس و اهمیت و فرصتهای آن برای منافع اقتصادی کشور مهم است، همچنین پتانسیل بانک توسعه جدید در شکلدهی به آینده اقتصادی کشورهای عضو و تأثیر آن بر بخش خصوصی، بویژه در اقتصاد ایران حتما باید مورد توجه و بررسی ویژه قرار بگیرد.
گروه بریکس یکی از نمادهای کنش چندجانبهگرایانه قدرتهای نوظهور است. تأسیس بانک توسعه جدید از مهمترین دستاوردهای این گروه است که بهمنظور گسترش توسعه پایدار و رفع شکافهای زیرساختی و توسعهای در کشورهای عضو تأسیس شده است. هدف اصلی بانک توسعه جدید، رسیدگی به نیازهای توسعهای و زیرساختی کشورهای عضو و سایر اقتصادهای نوظهور است همچنین تشکیل این بانک بینالمللی میتواند به عنوان یک کوشش برای اصلاح نظام مالی جهانی در نظر گرفته شود.
پیششرطهای پیوستن به بانک توسعه بریکس
اقتصاددانان در این زمینه معتقدند برای پیوستن به بانک توسعه جدید بریکس، کشورهایی نظیر ایران باید برخی پیششرطهای فنی را رعایت کنند. این پیششرطها عبارتند از:
۱- سیستم اقتصادی و مالی سالم: کشورها باید دارای یک سیستم اقتصادی و مالی پایدار و سالم باشند که قابلیت مدیریت صحیح منابع مالی و تأمین پایدار آنها را داشته باشد.
۲- سابقه حکمرانی خوب: کشورها باید دارای سابقه حکمرانی خوب و شفاف باشند که شامل جلوگیری از فساد، تقلیل از بیرونزدگی و بهرهوری موثر از منابع عمومی است.
۳- تعهد به توسعه پایدار: کشورها باید تعهد خود را نسبت به توسعه پایدار اعلام کنند و بتوانند پروژههایی را ارائه دهند که با اولویتهای استراتژیک بانک توسعه جدید مطابقت داشته باشد.
۴- سازگاری رویههای ارزیابی پروژه: کشورها باید رویههای ارزیابی پروژههای خود را با سیاستها و معیارهای بانک توسعه جدید سازگار کنند.
۵- ظرفیت مدیریت پروژهها: کشورها باید ظرفیت و توانایی مدیریت پروژههای تأمین مالی شده توسط بانک توسعه جدید را داشته باشند و بتوانند به طور موثر این پروژهها را اجرا کنند.
۶- سوابق مطلوب در اجرای طرحهای عمرانی: کشورها باید سوابق مطلوب و موفقیتآمیز در اجرای طرحهای عمرانی و توسعه زیرساختها را داشته باشند.
این پیششرطها بهمنظور اطمینان از اینکه کشورها قادر به استفاده بهینه از منابع مالی و فنی بانک توسعه جدید هستند و پروژههای ارائه شده تأثیر مثبت و ماندگاری در توسعه پایدار و رشد اقتصادی دارند، ایجاد شدهاند.
در جمعبندی میتوان گفت تحولات در قدرت اقتصادی جهان و نقش کشورهای نوظهور مانند اعضای گروه بریکس در این تحولات بسیار مهم و پرکشش است. این تغییرات میتوانند تأثیرات گستردهای بر روند اقتصاد جهانی از جمله تأثیر بر نقش دلار در تجارت بینالمللی و قدرت آمریکا به عنوان یکی از ابرقدرتهای جهانی داشته باشند. تعامل و همکاری بین کشورها، بویژه کشورهای عضو بریکس میتواند به رشد اقتصادی بیشتر و کاهش اتکا به دلار منجر شود. از طرفی، پیوستن به بانک توسعه جدید بریکس نیازمند رعایت پیششرطهای فنی و اقتصادی مشخصی است که برای توسعه پایدار و موفقیت این پیمان بینالمللی ضرورت دارد.